a12ms

سلام این جا بیوگرافی من و 2 خاپشت دیگه گفته میشه

به نام خدا

تا حالا شده از خودتون بپرسید که این عکس روی پرفایل من چیه؟

این خود منم!!!

البته توی دنیای سونیکی!!!

A12ms توی یکی از ربات های اگمن به نام Nega-Wisp Armor

زندگی می کرده و از قدرتش جهت استفاده برای نیوری های شیطانی استفاده می شد

شاید فکر کنید خالی بند این رباته با انرژی hyper go on استفاده می کنه و کاملا درسته چون:

1-چون کلا سونیک خالی بندیه!

2-a12ms قبلا قدرت hyper go on رو داشته چون:

قبلا بال داشته

(رفتی بالا ببینی بال داره یا نه؟)

قبلا دو باله آبی خفاشی داشت ولی چون توی بال ها قدرت hyper go on بوده با استفاده از خواهرش اونو از a12ms گرفت!!!

اینم عکس خواهر a12ms!!!

(می دونم خواهرم خیلی خوشگله!)

وقتی که دکتراگمن فهمید a12ms قدرت hyper go on داره با استفاده از سه مو های پر قدرت خواهرم منو به زور داخل دستگاه فرستاد و با استفاده از بازهم موهای خواهرم یک کاری کرد ربات نیروی بال ها منو بگیره!(خودمم موندم چطوری!)

اگمن من که a12ms هسمتو تا می تونست ازم قدرت گرفت تا ربات حرکت کرد!

خواهرم هم انداخت توی یک زندان بالای شهر بازیش تا یک سری موجودات بخورندش

بعد از48 ساعت خواهرم صاف می افتاد وسط اونا

.

.

.

.

.

.

.

اون ور هم من بیهوش داشتم تجزیه می شدم!

بعدشم خودتون خوب می دونید که سونیک میاد رباترو داغون می کنه

منم وقتی بهوش میام می بینم روی کره ی زمینم(چون سقوط کرده بودم)

دیدم دیگه بال ندارم!

جاش خار سیاه در آوردم!

یاد خواهرم افتادم!

با خودم گفتم: ((بدبخت بیچاره شدی خواهرت مرد!))

گریم دراومد تا این که خواهرم با کیاس 54 اومد!

من از خوش حالی می خواستم پرواز کنم ولی یادم اومد دیگه بال ندارم

از خواهرم پرسیدم این دیگه کیه گفت:کیاس 54

وقتی داشتم می افتادم توی اون موجودات اومد نجاتم داد!

کیاس بهم گفت: ((چرا داشتی با سونیک می چنگیدی؟))

آقا منو می گی موندم!

گفتم: ((سونیک!،سونیک خارپشت!؟)

-مگه چند تا سونیک داریم؟

-نهههه

-آرهههه

منم ضرت افتادم قش کردم

چند دقیقه بعد که به حوش اومدم به یک چیز بد پی بردم!

این که ما توی کره ی زمین نیستیم!

توی جزیره ی ناکلزیم!

چون من ناکلزو اون دور دورا دیدم که روی مستر امراد لم داده!

با خودم گفتم: ((وای ناکلز اگه مارو ببینه...

یهو یک چیزی زد پشتم!

برگشتم دیدم بله،سونیک پشت سرم وایساده!

گارد دفاعی به خودش گرفت و گفت: ((تو همون کسی هستی که داشتی به اگمن کمک می کردی!))

منم مونده بودم چه خبره یه لقت توی سرم فرود اومد!

دیدم ناکلز و کیاس 54 دارن با هم می جنگند!

من یهو حالم بدشد!

حالت تهوع بهم دست داد!

و

خونی بود که از دهنم در میومد!

سونیک از کنار من رد شد زیر لب گفت: ((هه! کاشکی خارپشت قوی تری با اگمن دوست می شد!))

رفت پیش خواهرم یه کشیده زد و گفت: ((امرا اگه بزارم کسی دنیارو نابود کنه!))

منو می گی احساس کردم خونم از قرمز به سیاه داره تعقیر می کنه احسای پشمالویی هم داشتم!

تا این که این شکلی شدم

درک a12ms جلوی چشامو خون گرفته بود که تق!

تیلز با یک تفنگ بیهوش کننده پشتم بود شنیدم که گفت:((شونیک ت چی این له کقد ی ای یتی اب تفر دا ته!))

یعنی

سونیک تو برای چی به این حمله کردی؟ این یکی از بهترین طرفداراته!

وقتی بهوش اومدم فهمیدم توی خونه ی سونیک هستم یکی سرمو بسته بود و روی تخت خونی دراز کشیده بودم!

فهمیدم که اون باندی که باهاش سرمو بستن ازش خون زده بیرون!

یهو یک قول خفن از دیوار اومد بیرون اونم به قصت کش!

یک چنگ به خارپشتم زد و یهو رفت!

من از درد داد کشیدم

به ترتیب

سونیک،شدو،ناکلز،خواهرم،تیلز و امی اومدند توی اتاق.

تیق زخمی منو دیدند خوهرم با تیلز پرواز کردند و باند آوردند شدو و سونیک اومدن ببیند چی شده

آقا چشمت روز بد نبینه چرک رنگین کمونی داشت ازم می زد بیرون!

سونیک حالش بهم خورد و رفت توی دستشویی!

امی رفت آب بیاره ناکلزهم یه بهانه آورد و از اتاق بیرون رفت!

شدو گفت:((فقط یک راه وجود داره اونم اینه که چرکو به زور از بدنت در بیارم!فقط یکم درد داره!))

آقا یه فشار دو فشار که نبود همین جوری چرک رنگین کمونی در میومد شدو هم دستمال رو توی آبی که امی آورده بود می کرد تا چرکو بشوره!

اشکی بود که از چشمم می اومد!

داشتم می مردم!

بعد از نیم ساعت چرک های رنگین کمانی از بدنم درومد و سونیک صاحب یک عالمه دست مال چرک رنگین کمونی توی سطل آشغال شد!

ناکلز برگشت با زمرد استاد برگشت و گفت: ((

داشتم به وسیله ی زمرد استاد می فهمیدم کار کی بوده اونم کسی نبود جز کینگ بوم بو!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!))

سونیک خندید و گفت: ((برو بابا،کی با خار یک خارپشت کار داره؟))

ناکلز که به نظر می اومد ناراحت شده گفت: ((جوری که زمرد...

سونیک مسخره کرد: ((جوری که زمرد می گه))

-جوری که زمرد استاد می گه کینگ بوم بو دنبال خار نبوده!

-پس دنبال چی بوده؟

-دنبال نیروی hyper go on بوده!

-چی مگه توی خار اینه

من گفتم: ((این به درخت می گن!))

ناکلز گفت: ((ایول،نه دنبال بال می گرده نه خار این جور که من فهمیدم a12ms قبلا بال داشته.))

منم گفتم: ((اولا منو به اسم کوچک یعنی امیر حسین صدا کن نه اسم قهرمانی!دوما بله من قبلا بال داشتم که توش نیروی hyper go on بوده ولی الان ندارم!))

-نه خیر امیر حسین خان!شما توی خونت hyper go on هستش ولی راه بیرون کشیدنش بالت بوده که به لطف اون دیگه نمی شه hyper go on رو از بدت جدا کرد!

-حالا این نیروی من به چه دردی می خوره؟

-این نیور یک جوریه که تو می تونی بدون داشتن سوپر امراد بتونی هایپر بشی!

-نه بابا!

شب بعد از این که باند های تازه به من بستن صدای جیق اومد

کینگ بوم بو رژ رو دزدیده بود!

هیچ کس به جز ناکلز از دزدیده شدن رژ ناراحت نشده!

ناکلز گفت: ((می خواهید وایستید و نگاه کنید زود باشید بریم!))

شدو و ناکلز سوار موتور

من وسونیک و خواهرم سوار ماشین سونیک

تیلز هم با امی سوار هواپیما شدند.

من گفتم: ((مگه ناکلز موتور نداره؟))

ناکلز گفت: ((داده بودم روژ!ولی اگه با دقت نگاه کنی موتورم توی دهن کنیگ بوم بو هستش!))

در همین موقع راه افتادیم

هوا به خاطر کامل شدن ماه زیاد تاریک نبود

رفتیم و رفتیم که بالا خره رسیدیم به یک خونه خرابه!

داخل که شدیم دیدیم کینگ بوم بو درآخر اتاق روژ رو با زنجیر بسته!

و دستشو گرفته روی بال های روژ و روژ از درد فریاد می زد

قابل توجه بود که کینگ بوم بو داشت عوض می شد!

چش هاش رنگین کمونی شد!

بزرگ تر شد

شش دست شد

بدنش زخم شد و از زخم خون رنگی می ریخت بیرون تا این که تمام بدنش رنگین کمونی شد!

ناکلز از خشم فریاد زد اما یهو یک تیر به دستش خورد چون اتاق پر از مانه بود!

من یک سنگ انداختم وسط اتاق که یهو سنگ به خاکستر تبدیل شد!

امی گفت: ((چطوری این کینگه از این جا رد میشه؟))

خواهرم جواب داد:((خب معلومه!پرواز می کنه!))

شدو پوز خندی زد و گفت:((من الان با قدرت کیاس امرودم می ریم اون طرف!!!کیاس کنترل!))

اما هیچ چیزی عوض نشد!

کیاس کنترل

کیاس کنترل

کیاس کنترل

کیاس کنترل

کیاس کنترل

کیاس کنترل

اما بازم اون طرف خونه بودند!

شدو گفت: ((کینگ بوم بو نیمزاره که من با زمرد آشوب برم اون طرف!))

امی دوباره پرسید:(( چطوری این کینگه از این جا رد میشه؟))

خواهرم جواب داد:((خب معلومه!پرواز می کنه!))

یهو سونیک گفت: ((همینه!باید پرواز کنیم!تیلز بیا منو با امی ببر.))

منم گفتم:((آبجی!توهم منو با شدو رو ببر))

خلاصه رفتیم اون ور و کینگ بوم بو راحت لم داده بود!

شش دستش دراز شده بود هفتا چشم در آورده بود زخم هاش خوب شده بودند و بدنش رنگین کمان در حال حرکت بود!

شدو تیز اندازی کرد ولی از توی کینگ بوم بو ردشد

امی به رژ نگاه کرد که قش کرده بود!

من و سونیک و شدو حمله کردیم به کینگ اما کینگ بوم بو ناراحت شد دادی زد و با شش دستش ما شش نفر رو گرفت!

اول منو برد سمت دهنش من با تعجب فهمیدم که کینگ بوم بو دیگه زبون نداره دندون هم نداره!

کینگ بوم بو منو گذاشت دهنش و قورت داد!

داشتم می رفتم پایین که دیدم که دندون های کینگ بوم بو توی گلوشه!

یه حال بدی بهم دست داد!

رسیدم به دندوناش و قتی می خواست جویدن رو شروع کنه احساس کردم یهو دارم تبدیل به یک بمب می شم!

و بله!

من منفجر شدم!

از توی دهن کینگ بوم بو نابود شده اومدم بیرون ولی کینگ بوم بو به موجودی قویتر تبدیل شده بود چون وقتی من ترکیدم کینگ بوم بو ارتقا پیدا کرد!

ولی لحظه ای که اومد با دست جدید قویش منو نابود کنه پودر شد!

چون کیاس 54 یک پنجره رو باز کرده بود چون صبح شده بود نور به کینگ بوم بو خورده بود و نابود شده بود!

کیاس 54 به من گفت:((داداش!تو در بدنت قدرت هایپر گو اون رو داری تو به جز هایپر شدن بدون سوپر امراد قدرت های دیگه ای هم داری که هنوز کشف نشده رژ هم قبلا با دکتر اگمن دست به یکی کرده بود!تا دکتر اگمن به رژ از اون قدرت تو بهش بده!کینگ بوم بو هم همشو ازش گرفت!))

شدو:((پس برای همین بود که انقدر بال هاش بزرگ شده بود!))

کیاس:((درسته.))

و در آخر هم تابلو دیگه من یک خونه و خواهرم هم یک خونه دیگه ساخت و همه به خوبی و خوشی زندگی کردند!

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

.

A12MSنام:

جنسیت:مرد

نژاد:خارپشت

رنگ:آبی و سیاه

رنگ چشم:سیاه

hyper go onقدرت:

بیوگرافی کلی:

این همه داستان براتون گفتم پس چی بود؟

خواهر و هم تیمی-کیاس 54 هم تیمی-FA0Sآشنایان:

سن:12ساله

نام:مگه خودت خواهر مادر نداری اسم دختر مردومو می خواهی ولی چون بیوگرافی هست

FA0S

رنگ:زرد و قرمز

نژاد:خارپشت جهش یافته به سمت روباه

رنگ چشم:سیاه

جنسیت:زن

قدرت:پرواز با دمش-جیق بنفش-زیبایی!

برادر و هم تیمی-کیاس 54 هم تیمیA12msآشنایان:

بیوگرافی:

اون خیلی شیطونه و اصلا قابل کنترل نیست!

برقیشم خواهرمنه نمی خواهم بگم!

سن:1ساله!!!

نام:کیاس 54

رنگ:سیاه و سبز

رنگ چشم:قرمز

نژاد خارپشت

جنسیت:مرد

قدرت:دانستن چیز های زیاد-دست های مشت مانند که آهنرو غر می کنه!

آشنایان:من هم تیمی-خواهرم بازم هم تیمی

سن:22

بیوگرافی:همه خوانوادش مردن!

اون توی جنگل از 3 سالگی سرگردان بوده و در این راه کلی چیز یاد گرفته!